بیا با من دلم تنها ترین است
نگاهت در دلم شور آفرین است
مرا مستی دهد جام لبانت
شراب بوسه ات گیرا ترین است
ز یک دیدار پی بردی به حالم
عجب درمن نگاهت نکته بین است
سخن از عشق ومستی گوی با من
سخن هایت برایم دلنشین است
مرا در شعله ی عشقت بسوزان
که رسم دوستداریها همین است
نشان عشق را در چشم تو خواندم
دلم چون کویی آیینه بین است
به من لطف گل مهتاب دادی
تنت با عطر گلها همنشین است
دوست را هم تو باش آغاز وپایان
که عشق اولی وآخرینست
در تصویر اول پرنده ماده زخمی روی زمین افتاده و منتظر جفتش می باشد
در تصویر دوم پرنده نر برای همسرش با عشق و دلسوزی غذا می آورد
در تصویر سوم پرنده نر مجددا برای همسرش غذا می آورد اما متوجه بی حرکت بودن وی می شود لذا شوکه شده و سعی می کند او را حرکت دهد
لحظه ای که متوجه مرگ عشق خود می شود و شروع به جیغ زدن و گریه می کند
در کنار جنازه همسرش می ایستد و همچنان به شیون می پردازد
در آخر مطمئن می شود که عشق به او باز نمی گردد لذا با غم و ناراحتی کنار جنازه وی آرام می ایستد
عشق
زبان مشترک تمام آفریده های خداوند.....
تیم ملی فوتبال اسپانیا یکشنبه شب در دیدار نهایی مسابقات جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی در دقایق پایانی وقت اضافه در دقیقه 116 با گل اینیستا بر تیم ملی فوتبال هلند غلبه کرد تا جام جهانی فوتبال برای اولین بار در تاریخ به اسپانیا برده شود و هلندی ها برای بار سوم نایب قهرمان شدند.
دو تیم هلند و اسپانیا در نیمه اول این دیدار نتوانستند به فرصت های گلزنی زیادی دست پیدا کنند. در این نیمه یک بازی پربرخورد و فیزیکی برگزار شد و دو تیم با نتیجه تساوی بدون گل به رختکن رفتند.
در نیمه دوم هر دوم تیم دست به تعویض های تهاجمی زدند و مهاجمین تیمها چند موقعیت خوب گلزنی را از دست دادند، تا این دیدار به وقت های اضافه کشیده شود. در نیمه دوم وقت های اضافه بود که "هیتینگا" مدافع هلند به خاطر خطا بر روی اینیستا کارت زرد دوم را از داور دریافت کرد و هلند ده نفره به بازی ادامه داد. سرانجام در دقیقه 116 "اینیستا" در یک فرصت عالی گلزنی، تک گل دیدار فینال جام جهانی 2010 را به ثمر رساند و اسپانیا برای اولین بار قهرمان جام جهانی شد.
:: جشن و شادمانی مردم اسپانیا پس از قهرمانی در جام جهانی
مردم شهرهای اسپانیا پس از به صدا در آمدن سوت پایان بازی فینال جام جهانی به خیابان ها ریختند و به جشن و شادمانی پرداختند. بسیاری از هواداران اسپانیا از نمایشگرهای بزرگ نصب شده در میدان های اصلی شهر مادرید دیدار پایانی را تماشا کردند و بلافاصله پس از پایان بازی به جشن و پایکوبی پرداختند. لحظاتی بعد از قهرمانی مردم از خانه ها بیرون ریخته و با شعار "زنده باد اسپانیا" نخستین قهرمانی تیمشان را در جام جهانی جشن گرفتند.
اسپانیا با پیروزی بر هلند در وقت اضافه برای نخستین بار بر بام فوتبال جهان ایستاد. هنگام بازی فینال، ده ها هزار اسپانیایی در مادرید، مسابقه را در خیابان ها و از طریق تلویزیون های بزرگ شهری تماشا می کردند.
:: کفش طلا به مولر رسید
توماس مولر به عنوان بهترین گلزن جام جهانی 2010 برگزیده شد. فورلان به همراه توماس مولر از آلمان، داوید ویا از اسپانیا و وسلی اشنایدر از هلند با زدن 5 گل بیشترین تعداد گل را در این جام به ثمر رساندند که توماس مولر به دلیل پاس گل بیشتر (3 پاس گل) به عنوان آقای گل جام جهانی معرفی شد و جایزه کفش طلایی را دریافت کرد.
مهاجم 20 ساله ژرمن ها در کنار سه بازیکن دیگر توانست در جام جهانی 5 بار برای تیمش گلزنی کند اما سه پاس گلی که او برای هم تیمیهایش در شش بازی خود در جام جهانی تدارک دید، باعث شد تا مولر در رقابت با گلزنانی همچون داوید ویا از اسپانیا، وزلی اسنایدر از هلند و دیگو فورلان از اروگوئه بتواند کفش طلای جام جهانی نوزدهم فوتبال را به تنهایی از آن خود کند.
:: بهترین دروازه بان جام جهانی معرفی شد
ایکر کاسیاس، دروازهبان و کاپیتان اسپانیا پس از آن که با تیمش قهرمان جام جهانی شد دستکش طلای جام را از آن خود کرد.
دروازهبان رئال مادرید در تمام تورنمنت تنها دو گل دریافت کرد. اولین گلی که او خورد در شکست شگفتانگیز اسپانیا مقابل سوییس در مرحله مقدماتی بود. او در تمامی دیدارهای بعدی خود دروازهاش را بسته نگاه داشت، به جز یک بازی گروهی دیگر مقابل شیلی که با نتیجه دو بر یک به سود اسپانیا به پایان رسید. اسپانیا با عملکرد درخشان کاسیاس به قهرمانی رسید و این دروازهبان 29 ساله در پایان بازی نهایی، جام را به عنوان کاپیتان بالای سر برد.
:: توپ طلای جام جهانی به بازیکن اروگوئه ای رسید
توپ طلای مسابقات فوتبال جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی دقایقی پیش به دیه گو فورلان بازیکن تیم ملی فوتبال اروگوئه اختصاص یافت. دیه گو فورلان که در مسابقات جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی فراتر از انتظار ظاهر شده بود بر اساس تصمیم فیفا توپ طلای جام جهانی را از آن خود کرد.
دیه گو فورلان از اروگوئه، آساموا گیان از غنا، لیونل مسی از آرژانتین، اینیستا، ژاوی و داوید ویا هر سه از اسپانیا، وسلی اسنایدر و آرین روبن از هلند، باستین شوان اشتایگر و مسعوت اوزیل از آلمان 10 نامزد دریافت توپ طلای مسابقات جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی بودند که در نهایت این توپ به فورلان رسید.
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید
به گزارش فارنت به نقل از روزنامه دیلیتلگراف شب گذشته و پس از گل دقیقه ۱۱۶ آندرس اینیستا که باعث برد شیرین اسپانیا در فینال جام جهانی در برابر هلند و قهرمانی این تیم در جام جهانی شد وی با به جان خریدن یک کارت زرد از هاوارد وب پیراهن خود را از تن درآورد تا نوشتهای که بر روی زیرپوش سفید خود نوشته بود به راحتی خوانده شود.
Dani Jarque siempre con nosotros
Dani Jarque always with us
روز گذشته یک میلیارد نفری که جام جهانی را به طور مستقیم تماشا میکردند به چشم خود دیدند که اینیستا در بزرگداشت روح دوست و همبازی فقید خود دنی ژارکو روی پیراهن خود نوشته بود: “دنی ژارکو همیشه با ماست!
دنی ژارکو دوست وهمباشگاهی سابق اینیستا بود که هرگز فرصت بازی در کنار وی را در باشگاه بارسلونا پیدا نکرد و چندی قبل در ابتدای فصل فوتبال اسپانیا بدلیل عارضه قلبی درگذشت تا دوست و همبازی وی پس از حساسترین گل تاریخ عمرش به یاد وی باشد و یک میلیارد تماشاگر فینال جام جهانی را به یاد وی بیندازد.
گفتنی است علاوه بر هشتپای آلمانی که برد تیم اسپانیا را پیشبینی کرده بود (اینجا)، کاربران اینترنتی در سراسر جهان نیز در گفتگوهای اینترنتی خود بیشتر برد اسپانیا را پیشبینی کرده بودند
خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه دستهایت را به سوی آسمان بلند می کنی و از اعماق قلب تنها و عاشق و گریانت بانگ برمی آوری که: « ای خدای بزرگ دوستت دارم!» و حس می کنی که دیگر تنها نخواهی ماند.
واقعا دوستت دارم
گرچه شاید گاهی
چنین به نظر نرسد
گاه شاید به نظررسد
که عاشق تو نیستم
گاه شاید به نظر رسد
که حتی دوستت هم ندارم
ولی درست در همین زمان هااست
که باید بیش از همیشه
مرا درک کنی
چون در همین زمان هاست
که بیش از همیشه عاشق تو هستم
ولی احساساتم جریحه دار شده است
با این که نمی خواهم
می بینم که نسبت به تو
سرد و بی تفاوتم
درست در همین زمان هاست که می بینم
بیان احساساتم برایم خیلی دشوار می شود
اغلب کرده تو ؛که احساسات مرا جریحه دار کرده است
بسیار کوچک است
ولی آن گاه که کسی را دوست داری
آن سان که من تو را دوست داری
هرکاهی ؛کوهی می شود
و پیش از هر چیزی این به ذهنم می رسد
که دوستم نداری
خواهش می کنم با من صبور باش
می خواهم با احساساتم
صادق تر باشم
و می کوشم که این چنین حساس نباشم
ولی با این همه
فکر می کنم که باید کاملا اطمینان داشته باشی
که همیشه
از همه راههای ممکن
عاشق تو هستم
وقتـــــی تمـــام هـــوای دلـــــم...
مـــی شود پر از دلتنگـــــی ...
عشـــق هــم مـــی دانــــد...
سکوتـــــ مــی کنـــد کنجــــی ...
و آهستــــه اشکــــ مـــی ریزد...!!
باید تورو پیدا کنم، شاید هنوزم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی، تقدیر بی تقصیر نیست
با اینکه بی تاب منی، بازم منو خط می زنی
باید تورو پیدا کنم، تو با خودت هم دشمنی
کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه
دلگیرم از این شهر سرد، این کوچه های بی عبور
وقتی به من فکر می کنی، حس می کنم از راه دور
آخر یه شب این گریه های سوی چشامو می بره
عطر تنی از پیرهنی که جاگذاشتی می پره
باید تورو پیدا کنم هر روز تنها تر نشی
راضی به با من بودنت، حتی از این کمتر نشی
پیدات کنم حتی اگه، پروازمو پر پر کنی
محکم بگیرم دست تو احساسمو باور کنی
پیدات کنم حتی اگه، پروازمو پر پر کنی
محکم بگیرم دست تو احساسمو باور کنی
باید تورو پیدا کنم، شاید هنوزم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی، تقدیر بی تقصیر نیست
باید تورو پیدا کنم هر روز تنها تر نشی
راضی به با من بودنت، حتی از این کمتر نشی
اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم
اگه بگم که حاضرم فدای اون چشات بشم
گه بگم توآسمون عشق من فقط تویی
اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی
اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم
اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم
اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی
اگه بگم بال منی لحظه ی پرواز منی
میشی برام خاطره ی قشنگ لحظه ی وصال
میشی برام باغبون میوه های تشنه وکال
میشی برام ماه شبای بی سحر
میشی برام ستاره ی راه سفر
ولی بدون هرجا باشی یا نباشی مال منی
بدون اگه برای من هم نباشی عشق منی
برای سعادت شبا شعرامو من داد می زنم
برای خوشبختی تو خدا رو فریاد می زنم
گفتم این و بنویسم که دوست دارم عزیزم
بیشتر از تو می دونم من که تو اینو نمی دونی
وقتی کسی رو دوست داری حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیا رو بدی فقط یک بار نگاهش کنی
به خاطرش داد بزنی به خاطرش دروغ بگی
رو همه چیز خط بکشی حتی رو برگه زندگی
وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه
فقط اونی که عشقته عاشقی رو بلد باشه
قیده تمومه دنیا رو به خاطره اون میزنی
خیلی چیزا رو میشکنی تا دله اونو نشکنی
حاضری بگذری از دوستایه امروز و قدیم
اما صداشو بشنوی شب از میون دو تا سیم
حاضری قلبه تو باشه پیشه چشایه اون گرو
فقط خدا نکرده اون یک وقت بهت نگه برو
حاضری حرفه قانون رو ساده بزاری زیر پات
به حرفه اون گوش بدیو به حرفه قلبه با وفات
وقتی بشینه به دلت از همه دنیا میگذری
تولد دوبارته اسمشو وقتی میبری
حاضری جونت رو بدی ، یه خار تویه دستش نره
حتی یه ذره گردو خاک مبادا تو چشاش بره
وقتی کسی تو قلبته یک چیزه قیمتی داری
دیگه به چشمات نمیاد اگر که ثروتی داری
نزار که از دستت بره این گنجه خیلی قیمتی
گنج تویی عزیزم ، نه این رضای پا پتی
نرسیدیم به هم بازی یک تقدیریم
عاقبت در هوس دیدن هم می میریم
عاشقی مخرج صفری است که تعریف نشد
آه و افسوس که یک واژه بی تدبیریم
بعد از آن حادثه هایی که جدامان کردند
آن چنان شد که دگر از همه عالم سیریم
اشک می ریختیم و دل نمی کندیم...آه
چه کنیم هر دو از این واقعه ها دلگیریم
-small;">چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری است...
-small;">جای گلایه نیست!که این رسم دلبری است...
-small;">هر کس گذشت از نظرت ،در دلت نشست...
-small;">تنها گناه آینه ها زود باوری ست...
-small;">مهرت به خلق بیشتر از جور بر من است...
-small;">سهم برابر همگان نا برابری است...
-small;">دشنام یا دعای تو فرقی نمی کند...
-small;">ای آفتاب،هر چه کنی ذره پروری است...
-small;">ساحل جواب سرزنش موج را نداد...
-small;">گاهی فقط سکوت سزای سبکسری ست....!!
-small;">
دلم می خواد یک چیزی رو بدون
دلم می خواد یک چیزی رو بدونی
دیگه نه عاشقم نه مهربون
اما می گم شبا ستاره ها تا میتونن دعات کنن
نورشونو بدرقه پاکی یه خنده هات کنن
تنها دلیل زندگیم با یه غمی دوست دارم
باتو بودن
بهار با تمام زیبایی اش
گل با تمامی بویایی اش
بلبل با گویایی اش
پروانه با پرواز تماشایی اش
رودخانه با حرکت رویایی اش
صحرا و سنگ ریزه هایش
کوه و کوهسار با چشمه هایش
دریا و تلاطمش
جنگل و عظمتش
سبزه و طراوتش
دنیا و آدم هایش
با تو بودن معنی می دهد
با تو معنی می دهد و بی تو هیچند.
نکند باز من عاشق شده ام؟
از روزی که تو اومدی هم غم هم اوج فروغ
چقدر میترسم که تو هم باشی فقط یه مشت دروغ
تو خوبی اما منه بد. عادت نکردم به خوشی
چه بد میشه اگه تو هم اونی که میگی نباشی
تو رو جون ستاره ها نایی ندارم بشکنم
اگه نمیخواهی بمونی بگو دلم رو بکنم
تو رو خدا جون گلها نخواه بره آب از سرم
اگه میخواهی بازی کنی بذار برم بذار برم
کاشکی و شاید و اگه بن بست خوبه آخر
کاشکی نشه شاید بشه اگه بگم شاید نره
چه آدمها که اومدن رفتن و ما موندیم و بس
سهم من از حادثه ها فقط عذاب خاطره هاست
تو رو جون ستاره ها نایی ندارم بشکنم
اگه نمی خوای بمونی بگو دلم رو بکنم
تو رو خدا جون گلها نخواه بره اب از سرم
اگه می خوای بازی کنی تو رو خدا بزار برم
لطفا به من عشق تعارف نکنید !
سیرم
من به تنهایی کنار ساحل قدم میزنم
به تنهایی به دیدن غروب میروم
به تنهایی تنها میمانم!
عشق را میسپارم به چشمان آزاد و نترس موش های صحرایی
من شکستم ، دیروز تکه تکه هایم را با دست جمع کردم ، دستم برید ! از فردا خودم را گچ میگیرم
شاید دیگر هرگز پرواز نکنم اما هرگز زمین نمیخورم
شاید نخندم اما گریه هم نمیکنم
شاید جاودانه نشوم ! اما آسوده میمیرم
فردا قلبم را از جا میکنم ، چالش میکنم زیر خروارها خاک نم کشیده ی کویر
شما هم میتوانید در مراسم تدفینش شرکت کنید
فقط لطفا قلبم را ندزدید
من عاشق نمیشوم
حتی به قیمت پوسیدن ...!
.
.
عشق، خود را به تو می بخشد و آنگاه عشق است که از در و دیوار فرو میریزد.عشق چیزیست که هر چه بیشتر آن را ببخشی، بیشتر به دست آوری
.
عاشقان حقیقی، امپراطوران عالم بخشش اند.آنها کاسه به دست نمیگیرند و محبت گدایی نمیکنند.آنها فقط دوست می دارند و دوست می دارند
هرچه بیشتر دوست بداری، خزانه قلبت سرشارتر و پرتر می شود.دوست داشتن، چنان استغنایی می آورد که تو را از شاه و وزیر فراغت می بخسد.عشق از خود مایه می گذارد و از خود می گیرد
.
تملک، کشنده استبه محض آنکه معشوق را مالک میشوی، معشوق را کشته ای.خیلی ها عشق شان را با دستان خود کشته اند
دستان بسیاری از آدم ها به خون عشق شان آغشته است
آن ها اکنون به سوگ عشق خویش نشسته اند
.
.
.
نمی توان مالک همسر شد، نمی توان مالک فرزند شد، نمی توان مالک دوست شد ، نمیتوان مالک استاد شد، نمیتوان مالک شاگرد شد، نمیتوان مالک مردم شد. هیچ چیز به اندازه حس مالکیت، دشمن عشق نیست
تنها غذای روح، عشق است.ممکن است صاحب همه ثروت های دنیا باشی اما عشق راتجربه نکرده باشی.در این صورت، گداترین آدم دنیا هستی؛ گدایی که زیر خروارها پول و ملک و ماشین و اعتبارهای پوشالی خفه شده است
.