در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
میشود حتی بر ای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
نوشته بودمش؟
وقتی تصمیم می گیری بروی، باید این را هم بدانی که رفتن مساوی ست با تنها گام برداشتن، یعنی فقط خودتی و و خودت، پس حالا چه سی نفر را داشته باشی چه سه نفر... چه هیچ کسِ هیچ کس!!!
در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
میشود حتی بر ای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
فقط از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه
رفتی ولی اینو بدون هر جا باشی دوستت دارم
هنوز برای دیدنت به رویاهام پا میذارم
دل منو شکستی وقتی تنهام گذاشتی
کاش می دونستم که تو هیچ وقت دوستم نداشتی
دل منو شکستی اما یادت بمونه
که هیچ کسی مثل من قدرتو نیست بدونه
منو بگو دلم رو پاک به تو باخته بودم
نفهمیدم روی آب خونمو ساخته بودم
هزار حکمت آموختم که از آنها چهارتارو انتخاب کردم و از آن چهارتا هشت کلمه برگذیدم که جامع کلمات و حکمت است :
دو چیز را فراموش مکن :
خدا را.
مرگ را.
دو چیز را فراموش کن :
به کسی خوبی کردی.
کسی به تو بدی کرد.
و اما چهار چیز دیگر :
در مجلسی وارد شدی زبان نگهدار.
در خانه ای وارد شدی چشم نگهدار.
بر سفره ای وارد شدی شکم نگهدار.
به حریم دل وارد شدی عشق نگهدار.
در فصل تگرگ عاشقت میمانم / با ریزش برگ عاشقت میمانم
هر چند تبر به ریشه ام میکوبی / تا لحظه مرگ عاشقت میمانم
خودت رفتی ولی عشقت نرفته... من عاشق تر شدم هفته به هفته
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنی
بعضی دوستیها مثله قصه نوحه ، (بعضیا از ترس توفان میآن پیشت ) .
بعضی دوستیها مثله قصه ی ابراهیمه ( باید همه چیزتو قربانی کنی ) .
بعضی دوستیها مثله قصه مسیحه ( آخرش به صلیب میکشنت ).
اما بیشتره دوستیها مثله قصیه موساست ، ( یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره) !
وقتی تصمیم می گیری بروی، باید این را هم بدانی که رفتن مساوی ست با تنها گام برداشتن، یعنی فقط خودتی و و خودت، پس حالا چه سی نفر را داشته باشی چه سه نفر... چه هیچ کسِ هیچ کس!!!