وقتی سرم را به آغوش سرد پنجره سپردم تا تکیه گاه اشکهایم باشد، لحظه ای آرام در سکوت به خودم فکر کردم وبه آسمان همیشه ابری قلب یخ زده و سردم و فقط آه کشیدم .....
اما به تو که آینه ی چشمان رهگذر کوچه های دلم هستی فکر کردم , دیدم که میتوانم از اعماق وجودم لبخند بزنم . از آن هنگام که به من و تو ((ما)) اندیشیدم ,دوباره امیدی در دلم درخشید و امید به فردا و با تو بودن........
Love is like the ocean
Burning in devotion
When you go , go, go , oh , no
Feel my heart is burning
When the night is turning
I donot go , go , go , go , oh , no
Baby , I will love you
Every night and day.
سلام برعروسک خیال دل که دوست داشتم روزی اورادردل فشانم وروح خود تسکین نمایم ولبان غنچه اش راهمراه باگرمای وجودش احساس نمایم.
لحظه ای زندگی کن
درک کن
حس کن
فکر کن
زیبا ببین از دریچه ی چشمان خمارت
خوب بگو
بگذار لبانت حرفت را لمس کنند
همانند من که روحت را در نسیم بهاری لمس کردم
بهترین هارو بشنو
نوای جاودانه ی عشق را در پس کوچه های غروب نشنیده مگیر
و باز هم لحظه ای زندگی کن
یادم باشد که زیباییهای کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتیهای بزرگ باشند. | |
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که میخواهم باشند. | |
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمیتواند مرا با خود آشتی دهد. | |
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمیتواند با دیگران مهربان باشد. | |
نوروز مبارک | |
88 که سال خوبی نبود شاید هم از یک نظر از بهترین سالها بود عجیب است این تناقض به هر حال درشکفتن جشن نوروز برایت در سال جدید سرسبزی جاودان و شادی، اندیشهای پویا و آزادی و برخورداری از همه نعمتهای خدادادی آرزومندم. |