شاد باشی

هادیم رفت...مثل همه ی اونایی که رفتن...مثل همه ی اونایی که تنهامون گذاشتن...همه ی اونایی که فقط خوبیاشون موند..هادی فرق میکرد...خوبود هااااا...اما سنش کم بود...فقط چند ماه ازم بزرگتر بود...متولد سال ۷۲...

حقش نبود...هادی جون،واست همیشه دعا می کنیم...جای خالیتو هیچوقت هیچکس پر نمیکنه...

دوسته همه بودی...هیچکسو ناراحت نمیکردی و همه ناراحتت می کردن...مرد بودی داداش به جای همه ی نامردا...داشتی خوب می شدی...چی شد یهو؟...

از طرف همه ی اونایی که دوستت دارن...همه ی اونایی که فراموشت نمی کنن...همه ی اونایی که تو نبودت دل تنگت می شن...

بچه ها...هر کی اینو میخونه واسه دوستمون هادی یه فاتحه بخونه...

اون فقط چند ساعته که رفته...

خدافظ داداش هادی

این روز ناراحت کننده ۱۸ مرداد سال ۹۰ بود...

لینک ثابت

 

zendgiii aliyeeeee hata tu owje tanhaiiii

my love


du3t daram


فلانی...


هی فلانی
تو را من «تو» کردم 

وگرنه کلمه «هوی» هم زیادت بود… 

واسه من «شما شما» نکن‬


شریک...


بهتره نداشته باشیش !

تا این که داشته باشی و 

ندونی با چند نفر شریکی !‬


برای از چشم افتادن...


بعضی حرفا

بعضی کارها

بعضی آدم ها را عجیب از چشم می اندازد !

فقط یک چشم به هم زدن کافیست

برای از چشم افتادن …‬


هرگز...


برای خالی کردن خودمان
.
.
.
.
هرگز دیگری را لبریز نکنیم‬

عشق...


گرگ هم که باشی
عاشق بره ای خواهی شد
که تو را به علف خوردن وا می دارد
و رسالت عشق این است
شدنِ آنچه نیستی 

"هیچگاه"


" هیچ گاه " 

به خاطر " هیچ کس " 

دست از " ارزشهایت " نکش؛ 

چون ... زمانی که آن فرد از تو دست بکشد؛ 

تو می مانی و 

یک " منِ " بی ارزش ...!  


اما هنوزم از تو دلگیرم

حلالت میكنم اما هنوزم از تو دلگیرم
تو میخندی و من آروم تو دست گریه میمیرم
حلالت میكنم اما نباید از خودم رد شم
تو گم میشی و من اینجا 
تو رو با گریه می بخشم
تقاصه آرزوهامو كجای قصه پس دادی
كه از اوج پریدن ها به خاك گریه افتادی
كجای قصه پرواز چراغ راه رو گم كردم
كه باید اینهمه تنها به سوی خونه برگردم
حلالت میكنم اما به دیروز تو زنجیرم
تو رو گم میكنم وقتی تو دست گریه میمیرم
حلالت میكنم اما نمیتونم كه برگردم
تمومه آرزوهامو تو دنیای تو گم كردم
 من از روزایی میترسم كه پشت مرز تقدیرن
از اینكه حتی فرداهام تو دستای تو میمیرن
حلالت میكنم اما هنوزم از تو دلگیرم...

اما اون رفت...


یه وقتایی که دلت گرفته

بغض داری

آروم نیستی

دلت براش تنگ شده....

 حوصله ی هیچكسو نداری

به یاد لحظه ای بیفت که

اون همه ی بی قـراری های تو رو دید

اما .... 

چشمـاشو بست

 و 

رفت... !!!


...


‫چه غريب ماندي اي دل !
نه غمي ، نه غمگساري
نه به انتظار ياري ،
نه ز يار انتظاري...

من فقط زمین خورده ام...‬


خدایا !

آسمانت چه مزه ای است...

من فقط زمین خورده ام...‬


مال مردم خور...


قانعم!!!!!!!

تو قسمت من نبودی...

مال مردم بودی...

قربان دلم که مال مردم خور نیست!!!!!‬

حتی به شرط ناکامی...


فقط اینجا

پشت این پنجره

یک نفر عجیب

یک نفر غیر طبیعی عاشق است

حتی به شرط ناكامی ...

حتی...


چقدر جای تو خالی ست

جای خالی ات را

با هیچ چیز نمیتوان پر کرد!

حتی با گزینه ی مناسب….!‎


مطمئن باش...


ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ
وقتی برای کسی مهم باشی
او همیشه راهی برای برگشتن پیدا خواهد کرد
نه بهانه ای برای رفتن و نه دروغی برای توجیه.....!‬

ساعتی...


‫وقتى شيرها پاكتى اند
و پلنگ ها صورتى
گله اى نيست كه 
عشق ها ساعتى اند…‬

هی فلانی


هی فلانی!

دیگرهوای برگرداندنت راندارم…

هرجاکه دلت میخواهد برو…

فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد،

آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت،

باز هم آرام نگیری…

و اما من…

برنمیگردم که هیچ!

عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،

که نتوانی لم دهی روی مبلهای راحتی،باخاطراتم قدم بزنی


فقط خوب باش



زندگی رقص واژگان است:
یكی به جرم تفاوت تنهاست
یكی به جرم تنهایی متفاوت...
سعی نكن متفاوت باشی!
فقط خوب باش 
خوب بودن به اندازه ی كافی متفاوت است.‬

...غریبه...


یک جایی

یک غریبه

میشود همان اتفاق ناخوانده زندگیت

که سالها به آرزویش نشسته بودی

  اما او فاتحه کل زندگیت

را یک جا می‌خواند

...احساس خواهی کرد...


تو هم

روزی 

ساعتی

لحظه ای

احساس خواهی کرد

هیچکس دوستت ندارد...


...

بعضى حرفا رو 

دوست دارى 

اينقدر بزنى 

كه 

سياه و كبود بشن 

...


بها...


ﺑـــﻪ ﺑﻌﻀــﯽﻫـــﺎ 
اوﻧﻘﺪﺭ ﺑﻬــــــــﺎ ﻣﯿـــﺪﯼ 
ﮐـﻪ ﯾـﻪ ﺭﻭﺯ ﺧــﻮﺩت هم 
ﺩﯾﮕـﻪ ﻧﻤﯿﺘـــــﻮﻧـﯽ ﺑﺨــــﺮﯾـــﺶ !

...


بدون توام خوش میگذره

توام خوش باش عزیزم 


دیشب...


دیشب وقتی آن پیام"دوستت دارم" به دستم رسید....

در جایی دور از این اتاق این شهر و این آسمان بودم.

درست موقع نوشتن "من بیشتر"

پیام دیگری آمد:

"اشتباه شد"

آینده...


روزی کسی را پیدا خواهید کرد 

که گذشته شما

برایش اهمیت نداشته باشد

چون میخواهد آینده شما باشد . . .


همیشه...


باید کسی باشد... 
تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه‌ات بفهمد

باید کسی باشد... 

... که وقتی صدایت لرزید بفهمد

که اگر سکوت کردی، بفهمد...

... کسی باشد

که اگر بهانه‌گیر شدی بفهمد

کسی باشد

که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن

بفهمد به توجهش احتیاج داری

بفهمد که درد داری

که زندگی درد دارد

که دلگیری

بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است

بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران

برایِ بوسیدنش

برایِ یك آغوشِ گرم تنگ شده است

همیشه باید کسی باشد

همیشه...


حتی یک خاطره

...هر آدمی...

...که میرود...

...یک روز ...

...یک جایی...

...به یک هوایی...

...بر میگردد...

...همیشه یک چیز...

...برای جا ماندن هست...

...حتی یک خاطره...


دروغ...

 

...بیشتر...

...شکست های من...

...بخاطر دورغ های بود...

...که باید میگفتم...

...اما نگفتم...