عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

بیا با من دلم تنها ترین است


 

بیا با من دلم تنها ترین است

نگاهت در دلم شور آفرین است

 

مرا مستی دهد جام لبانت

شراب بوسه ات گیرا ترین است

 

ز یک دیدار پی بردی به حالم

عجب درمن نگاهت نکته بین است

 

سخن از عشق ومستی گوی با من

سخن هایت برایم دلنشین است

 

مرا در شعله ی عشقت بسوزان

که رسم دوستداریها همین است

 

نشان عشق را در چشم تو خواندم

دلم چون کویی آیینه بین است

 

به من لطف گل مهتاب دادی

تنت با عطر گلها همنشین است

 

دوست را هم تو باش آغاز وپایان

که عشق اولی وآخرینست

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد نادر پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 12:07 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام عزیز
چطوری؟
این شعر سبز رنگ خیلی زیباست
ممنون

سلام محمد جان
خوب هستین؟
مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد