عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

اولین سلام

 

به نام نامی یزدان    

  greenstars.gifgreenstars.gifgreenstars.gifgreenstars.gifgreenstars.gif 

 

 

 

 

 امروز ۳۰مهر۱۳۸۹هست .   

 

 

 

مصادف است با.... 

 

 

  

 

 

تشریف بیارید؟؟؟!!! 

 

  

 

 

 

البته اگه چند دقیقه تامل کنید متوجه میشید  

 

اینجا چه خبره !!!  

 

  

 

  [تصویر: 1254504945_11448_edca5fec4c.gif]

    

 

 

بله درست حدس زدید تولده ، اما تولد کی؟ 

 

 

 

 

 

 

تولد داداشی؟؟؟ 

 

 

 

تولد من؟؟؟ 

 

 

 

 

 

نــــــــــــه !!!

 

 

 

 

 

 

 

۳۰مهر، تولد یک سالگی وبلاگ عزیزمه!!! 

 

 

 

 

00020116.gif00020116.gif00020116.gif00020116.gif00020116.gif

 

  

 

" سرزمین کوچکم " تولدت مبارک .

  

 

 

 

 

 

8_2_101.gif8_2_101.gif8_2_101.gif8_2_101.gif8_2_101.gif8_2_101.gif 

  

 

 

و اما  

 

 

 

 

 

حالا نوبت کیک تولد  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این کیک دیگه خوردن داره

 

 

 وبلاگ عزیز تولدت مبااااررررررک.  

 

 

 

  

یک سال از تولد وبلاگم گذشت    

در ضمن از همه بخاطر تشریف فرماییشون تشکر میشه. b1fa8119-8967-4ced-b9e2-4f2ba33414a6.gif 

قدم رنجه فرمودید. b1fa8119-8967-4ced-b9e2-4f2ba33414a6.gif 

پا رو چشممون گذاشتید. b1fa8119-8967-4ced-b9e2-4f2ba33414a6.gif 

شرمنده کردید مارو. b1fa8119-8967-4ced-b9e2-4f2ba33414a6.gif 

دیگه تعارف بسه برید دنبال زندگیتون!.!.!.!.!.!.! b1fa8119-8967-4ced-b9e2-4f2ba33414a6.gif 

    

 

خوب نبود ولی دیگه قابل نداشت.....

 

 

یه دسته گل  واسه شما......

 

خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.zibasazi.bahar-20.com

 

البته یه دسته گل نه یه دنیا گل تقدیم

  

همه ی شما.....

  

دیگه باید برم ،مرسی که تو جشن تولدم

 

 شرکت کردید...

      

 فقط اگه رفتید منو فراموش نکنیدا......

 

خیلی خیلی خیلی خیلی دوستون دارم

 

 

بازم تشکر 

 

به امید دیدار بچه ها...... 

 

تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com

متن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنیدمتن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنیدمتن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنید  متن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنید

آرزو دارم شبی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

 تلخی برخوردهای سرد را

می رسد روزی که بی من لحظه ها را سر کنی

می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی

 می رسد روزی که شبهادر کنار عکس من

نامه های کهنه ام را مو به مو از بر کنی

میلاد نور مبارک

  

 

     السلام علیک یا شمس الشموس یا علی بن موسی الرضا

 

 

من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو

 

سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو

 

تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم

 

آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو

 

من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام

 

یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو

 

پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد

 

هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو

 

گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم

 

من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟

 

سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام

 

من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟

 

حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین

 

جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو

 

من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام

 

اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو       

 

بر روی رضـا شمـس امامت صلـوات

بر شافع ما روز قیامـت صـلوات

در شـام ولادتـش که شادنـد همـه

بفرست بر این روح کرامت صلوات 

 

عشق

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند عشق طوفانی و متلاطم است دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد عشق یک فریب بزرگ و قوی است دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق عشق در دریا غرق شدن است دوست داشتن در دریا شنا کردن عشق بینایی را می گیرد دوست داشتن بینایی می دهد عشق خشن است و شدید و ناپایدار دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار عشق همواره با شک آلوده است دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد عشق تملک معشوق است دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند در عشق رقیب منفور است، در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند” عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست 

 

 دکتر علی شریعتی

من از قصه زندگی ام نمی ترسم

من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.

ای بهار زندگی ام

اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست

اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد

برگرد

باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را

باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا

باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.

بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم

بدان که قلب من هم شکسته

بدان که روحم از همه دردها خسته شده.

این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد.

بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام.....

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !

شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی

و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن

چون شاید

هیچوقت

هیچ کس

تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه بیه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم

هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود اگر کسی تو را آنطورکه میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد دوست واقعی کسی است که دستهای تورابگیردولی قلب تورالمس کند بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگزبه اونخواهی رسید

برای تو

دلم برات تنگ شده.....اما من...من میتونم این دوری رو تحمل کنم... به فاصله ها فکر نمیکنم ...... میدونی چرا؟؟ آخه... جای نگاهت رو نگاهم مونده.....هنوز عطر دستات رو از دستام میتونم استشمام کنم....رد احساست روی دلم جا مونده ... میتونم تپشهای قلبت رو بشمارم...........چشمای بیقرارت هنوزم دارن باهام حرف میزنن.......حالا چطور بگم تنهام؟؟چطور بگم تو نیستی؟؟چطور بگم با من نیستی؟؟آره!خودت میدونی....میدونی که همیشه با منی....میدونی که تو،توی لحظه لحظه های من جاری هستی....آخه...تو،توی قلب منی...آره!تو قلب من....برای همینه که همیشه با منی...برای همینه که حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی...برای همینه که میتونم دوریت رو تحمل کنم...آخه هر وقت دلم برات تنگ میشه...هر وقت حس میکنم دیگه طاقت ندارم....دیگه نمیتونم تحمل کنم...دستامو میذارم رو صورتم و یه نفس عمیق میکشم....دستامو که بو میکنم مست میشم...مست از عطر ت. صدای مهربونت رو میشنوم ...و آخر همهء اینها...به یه چیز میرسم.....به عشق و به تو.....آره...به تو....اونوقت دلتنگیم بر طرف میشه...اونوقت تو رو نزدیکتر از همیشه حس میکنم....اونوقت دیگه تنها نیستم
حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوسش دارم.. به این تنهایی
دل بستم...حالا میدونم که این تنهایی خالی نیست...پر از یاد عشقه.. پر از اشکهای گرم عاشقونه ...

آغوش تو....

آغوشتو به غیر  من به روی هیچکی وا نکن

منو از این دلخوشیا ، آرامش شب جدا نکن

من برای باتو بودن پر عشق و خواهشم

واسه بودن کنارت تو بگو به هرکجا پر میکشم

منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسّه

دیدنت برای من ،تولّد یک نفسه

چشمای مهربون ِ تو منو به آتیش میکشه

نوازش ِدستای تو ، عادت ، ترکم نمیشه

فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بذار

به پای عشقم بمون ، هیچکسو جای من نیار

مُهره لباتو رولب و روی تن کسی نزن 

 

 

نمی دانم این حس از کجا آغاز شد و به درونم رخنه کرد.

شروع این حس معنا و مفهومی جز عشق برایم نداشت.

عشق" واژه دستمالی  شده. من در خیال خود میخواستم

معنای تازه ای به این واژه ببخشم. یا که نه می خواستم

معنی واقعی و از یاد و خاطر رفته ی عشق را از زیر

خروارها خاک بیرون بکشم.

می خواستم ثابت کنم عشق یعنی دوست داشتن و چه بسا

بالاتر از آن.

می خواستم ثابت کنم حس غریب اما آشنای مهر و علاقه

از هر منطقی قوی تر. اما کدام عشق؟ با کدام معنا؟ با کدام واژه؟

عشق یعنی چه؟ دوست داشتن چه معنایی دارد؟

احساس ثابت یا زودگذر عشق چه ماهیتی را معنا می کند؟

عشق برای تو نیز چه معنا و مفهومی داشت...؟؟؟

 

 

55392987185603907010.gif55392987185603907010.gif55392987185603907010.gif55392987185603907010.gif

بی تو

نفسم می گیرد چون که نیست،امشب هم هوای نفس های تو...

دم مسیحایی خواهم،که شوم زنده،تا که گیرم جان به هوای تو...

هر روز بی تو بودن و تکرار لحظه ها...

چون مرغ سرگشته  گیرم سراغ کوی تو...

هر لحظه که می گذرد دمی زه هستیم...

می نالم از خموشی دل اندر فراف تو...

عمریست چون کولی سرگشته میروم...

شب ها کنار خیال،اینجا بدون تو...

هردم چو شمع نیم سوخته در گوشه ی اتاق...

هر لحظه خاموش می شوم اینجا بدون تو...

عمریست که به انتظار دیدنت...

هر لحظه شعری سروده ام برای تو...

حق نیست گر نخوانیم به قدٌ نگاه...

برگرد که عمر جوانیم گذر شده بپای تو...


خداااااااااااااا


 

در آخرین لحظات سوار اتوبوس شد. روی اولین صندلی نشست. از کلاس های ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن را داشت که مسیر خلوت بود. اتوبوس که راه افتاد نفسی تازه کرد و به دور و برش نگاه کرد.  روی صندلی جلویی نشسته بود ��ه فقط می توانست نیمرخش را ببیند که داشت از پنجره بیرون را نگاه می کرد: به پس کله پسر خیره شد و خیال پردازی را مثل همیشه شروع کرد

چه پسر جذابی! حتی از نیمرخ هم معلومه. اون موهای مرتب شونه شده... اون فک استخونی . سه تیغه هم که کرده... حتما ادوکلن خوشبویی هم زده . چقدر عینک آفتابی بهش می آد... یعنی داره به چی فکر می کنه؟  آدم که اینقدر سمج به بیرون خیره نمیشه!لابد داره به دو��ت دخترش فکر می کنه!... آره. حتما همین طوره.مطمئنم دوست دخترش هم مثل خودش جذابه.  باید به هم بیان (کمی احساس حسادت)... می دونم پسر یه پولداره که یه «ب ام و» آلبالویی داره و صدای نوارشو بلند می کنه...  با دوستش قرار می ذاره که با هم برن شام بیرون. کلی با هم می خندن و از زندگی و جوونیشون لذت می برن... می رن پارتی... کافی شاپ... اسکی... چقدر خوشبخته! یعنی خودش می دونه؟ می دونه که باید قدر زندگیشو بدونه؟...

دلش برای خودش سوخت.احساس کرد چقدر تنهاست و چقدر بدشانس است و چقدر زندگی به او بدهکار است. احساس بدبختی کرد. !کاش پسر زودتر پیاده می شد

ایستگاه بعد که اتوبوس نگه داشت، پسر از جایش بلند شد.  مشتاقانه نگاهش کرد، قد بلند و خوش تیپ بود.

 با گام های نااستوار به سمت در اتوبوس رفت. مکثی کرد و چیزی را که در دست داشت باز کرد... یک، دو، سه و چهار لوله ی استوانه ای باریک به هم پیوستند و یک عصای سفید رنگ را تشکیل دادند.

Asa.jpg

.دیگر هرگز عینک آفتابی را با عینک سیاه اشتباه نکرد

نتیجه اخلاقی: به خاطر چیزهایی که داری خدا را شکر کن

زلال که باشی آسمان در تو پیداســــــــــــــــــــــت!!!

پرسیدم...

  چطور ، بهتر زندگی کنم ؟

 با کمی مکث جواب داد :

  گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،

و بدون ترس برای آینده آماده شو .

ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .

شک هایت را باور نکن ،

وهیچگاه به باورهایت شک نکن .

زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی .

  پرسیدم ،

آخر .... ،

 و او بدون اینکه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :

مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،

قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ..

بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..

 

داشتم به سخنانش فکر میکردم که نفسی تازه کرد وادامه داد ...

هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،

آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،

شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، که میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..

مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ... ،

مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن کنی ..

 
به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به .... ،

که چین از چروک پیشانیش باز

عشق و دوست داشتن

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال


عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند


عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت


عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد


عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد


عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق


عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن


عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد


عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار


عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر


از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر


عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد


عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست


عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”

عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد


دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست


دکتر علی شریعتی