گراهام بل ِ لعنتی عزیز !
تلفنی که زنگ نمی خورد که نیازی به اختراع نداشت !!
حوصله ات سر رفته بود...
" چسب ِ قلب " اختراع می کردی ؛
می چسباندیم روی این ترک های قلب ِ صاحب مرده ـمان!
و غصه ی زنگ نخوردن ِ تلفنی که...
اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم !!
ساده بگویم گراهام بل عزیز !
حال ِ این روزهای مرا ، تو هم مقصری ...