قسمت نشد تا در کنار هم بمانیم
قسمت نشد تا در هوای هم بمیریم
تا سرنوشت ما جدایی را رقم زد
ای یار عاشق از جدایی ناگزیرم
قسمت نشد غمگین ترین آواز خود را در خلوت معصوم چشمانت بخوانم
فرصت نشد غمگین ترین آواز خود را در خلوت معصوم چشمانت بخوانم
صد سوز تنها مانده در سازم که یک شب
با گریه در چشمان گریانت بخوانم
آیینه ام چین خورده از رنگ جدایی
از تو سرودن یعنی فصل آشنایی
تو رفته ای تا صد بهار ارغوانی
بعد از تو دشت و خانه را در بر بگیرم
بعد از تو ای عاشقترین هر کوچه خواهم
همچون صدف از نام تو گوهر بگیرم