دارم می گم ، دلم برات تنگ شده
ای نا رفیق ، چرا دلت سخت تر از سنگ شده
وقتی میای به دیدنم ، آرزو دارم بمیرم
برای ناز اون چشات ، ولی کمون ابروهات آماده واسه جنگ شده
دارم می گم ، دلم برات تنگ شده
ای نا رفیق ، چرا دلت سخت تر از سنگ شده
چرا باید بی مهریو نبودنت با من باشه
تو آرزوی من بودی ، مهر دلم توی دلت خلاصه تو یک برگ شده
حالا باید چیکار کنم در حسرت عشق به تو
گذاشتن اسم منم رو قلب تو ، یه دردو دیگه ننگ شده