عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

به همدم روزهای بی کسیم

وقتی سرم را به آغوش سرد پنجره سپردم تا تکیه گاه اشکهایم باشد، لحظه ای آرام در سکوت به خودم فکر کردم وبه آسمان همیشه ابری قلب یخ زده و سردم و فقط آه کشیدم .....

اما به تو که آینه ی چشمان رهگذر کوچه های دلم هستی فکر کردم , دیدم که میتوانم از اعماق وجودم لبخند بزنم . از آن  هنگام که به من و تو ((ما)) اندیشیدم ,دوباره امیدی در دلم درخشید و امید به فردا و با تو بودن........

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد