عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

فَقَـــــــــــــط یِـــه بـار دیگه میتــونَم

قَلبَمــو بِـه کَسـی بِـدَم

اونَــــــــم زَمــانــــــــــیِـه کِه دُکتُـر تأییــد کُنِه

مَــــرگِ مَغــــزی شُــــــــــــدَم ...

دلم تنگ شده ، واسه زنگ زدنات...
واسه صبح بخـــیر و شب بخیر گفتنات...
واسه پیام دادنات...
واسه کجایـــی عشقم ؟
واسه مواظب خـــودت باش ..
اومدی خبر بده ...
واسه گفتن هر شبِ دوسِت دارم ...
واسه لحظه هایی که برنامه ریزی میکردی تا بیای ببینیم و نمیشد...
دلـــــــــم تنگ شده ...
واسه دعواهامون غُر زدن و بحث و کل کل و
آخــــــرش گوشی قطع کرنامون
دلم تنگ شده ...
خیلی دلم برات تنگ شده
کاش بفهمی که چقدر میخوامت
ولــــــی
ببخشم که
نمی تونم چیزی بگم بهتــــــ ...

من دوسِت دارم عشقم

بعضی وقتا توو دعوا فقط باید نگاه کنی
سکوت کنی
فحشاشو بده و بهونه هاشو به جون بخری...
تموم که شد بغلش کنی و اروم در گوشش بگی :
با من نجنگ...من دوسِت دارم عشقم ...

تـو فقـط بـیــآ

امـشبـ هـیچـی نـمے خـوآهـم ! نـه آغـوشـتـ رآ نـه نـوازش عـآشقـآنـه اتـ رآ نـه بـوسـه هـآے شـیریـنتـ... فقـطـ بـیـآ مےخـوآهـم تـآ سحـر بـه چشـمـآن زیبــــایتـ خیـره بـمــآنـم هـمیـن کـآفـی استـ بـرآے آرامـش قلبـــ بــی قـرآرم تـو فقـط بـیــآ . . .

یه روز ازت پرسیدم..
اگه یه روز دستای یکی دیگه توو دستات بود جای من...
نذاشتی حرفم تموم بشه و گفتی
اون روز به اون خانوم کوچولو میگم که
مامانت تمام دنیای منه و
تو که زندگیمی رو
اگه دنیام نبود ،
نداشتم....



«پیشانی ام»

سجده گاه لب هایت؛

«چشمانم»

میعادگاه قدم هایت؛

«دستانم»

تکیه گاه خستگیهایت؛

و «قلبم»

حریم دلتنگیهایت؛

تمامی اینها،

ارزانی «نیم نگاهت»!

اشکهایی که پس از هر شکست میریزیم همان عرقیست که برای پیروزی نریخته ایم.

گاهی یک حرف یک زمستان آدم را گرم نگه میدارد
وگاه یک حرف یک عمر آدم را سرد میکند. . .

چقدر پَر میکشد دلم

به هوای تــو

انگار تمامِ پرنده های جهان ,

در قلبم آشیانه کرده اند ...

هر شب ، به این امید می‌خوابم که صبح شود ..

صبح شود تـا دوست داشتنت را

زودتر از روزهای قبل شروع کنم ...




بهترین حس اینه صبح بیدار بشی ببینی توی بغلشی..
لبخند بزنی خداروشکر کنی
بعدش محکم بغلش کنی دوباره چشماتو ببندی

"جانم"

صدا میکنم تورا....این"جانی" که میگویی....... "جانم" را میگیرد......نزن این حرف را...... دلم جنبه ندارد.......

عشــ ♥ــ ــ ♥ـق

حســــــــ بودنت قشنگ تریــــــــــــــن حس دنیاست تـــــــــــ♥ـــــــو ڪـﮧ باشی .. هر روز را ...نــــــــــــــــــــــــــه! هر ثانیه را .. عشــ ♥ــ ــ ♥ـق است !!



سرمایــیـ ڪهـ بوבهـ اҐ ، هــمیــشهـ . . .
ولیـ . . .
بیــטּ פֿـوבماטּ بمانـב . . .
سرمایــیـ تر میــشوҐ ، وᓆـتیـ پایـ آغوش تو בر میــاטּ باشـב . . .



تقصیر من نیستــــــــــــــ
به تــــــــــــــــــو که می رســــــــــــــــم
تب می کنمــــــــــــ
به تــــــــــــــــو که می رســـــــــــــــم
هوس آغوشتـــــــــــــ میسوزاندم
به تــــــــــــــــو که می رســــــــــــــــم
لبــــــــــــــانم از عطتش له له میزنند
به تــــــــــــــــو که میرســـــــــــــــــــم
نگاهم خمـــــــــــــار نگاهت میشود
به تـــــــــــــــــو که میرســـــــــــــم
تقصیر تو نیستـــــــــــــ

نفسهــــــــــــــــایت دیوانه ام میکند..........

فَهْمیدی یا نَه؟؟؟؟

اَصَن مَرد باس بِه خانومِش با عَصَبانیّت بِگِه :

بِبین دُخْتَر بابات تو حَق نداری سَرتو رو بالِش

بِذاری!!!! فَهْمیدی یا نَه؟؟؟؟

بَد یه دفعه مِهربون شِه بِگِه : آخِه دیونه اَگِه

سَرِ تو رو سینَم نَباشِه مَن تا صُب موهای کیو

بوووووووووس کُنَم تا خوابَم بِبَره......

همه چیز را از من بگیر!!!

بی تـــــــــــــــــــو هیچ نمیخواهم....
نه آسمان!
نه زمین!
نه باران!
نه خیس شدن!
نه تازگی!
نه طراوت....
گرمای دستانت را به من بده،همه چیز را از من بگیر!!!

نباشی میـمیـرم

دلمـــ میــخواد خودمو لوس کنم

تــو نــازمو بکشــی ...

بعد صداتـــ بزنم , بگی

جونــِ دلمــ خانوممــ

بگمــ نباشی میـمیـرم ...

تــو‏ ‏فقط‏ ‏لبخند‏ ‏

تــو‏ ‏فقط‏ ‏لبخند‏ ‏بزن‏ ‏ ؛

من‏ ‏غم‏ ‏ها‏ ‏را‏

‏هرشب‏ ‏ساعت‏ ‏۹‏ ‏

بیرون‏ ‏میبرم ...

تـکیــه گـاهــی امـــن

دســت هــای مـــردانــه ات را

دوسْتــــ دارمـــ

وقـتـی دســت هـای کـوچـــکم را، در آن جــا می دهــی

نــوازش میکنــی، تا بفهــمم

تـــو کنــارم هستــی

و مـــن تـکیــه گـاهــی امـــن دارم ...