عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

عزیز

وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه

آسوده میمیرم

a-k-s697.jpg

لطفا به من عشق تعارف نکنید !

سیرم

من به تنهایی کنار ساحل قدم میزنم

به تنهایی به دیدن غروب میروم

 

به تنهایی تنها میمانم!

عشق را میسپارم به چشمان آزاد و نترس موش های صحرایی

من شکستم ، دیروز تکه تکه هایم را با دست جمع کردم ، دستم برید ! از فردا خودم را گچ میگیرم

شاید دیگر هرگز پرواز نکنم اما هرگز زمین نمیخورم

شاید نخندم اما گریه هم نمیکنم

شاید جاودانه نشوم ! اما آسوده میمیرم

فردا قلبم را از جا میکنم ، چالش میکنم زیر خروارها خاک نم کشیده ی کویر

شما هم میتوانید در مراسم تدفینش شرکت کنید

فقط لطفا قلبم را ندزدید

من عاشق نمیشوم

حتی به قیمت پوسیدن ...!

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد نادر سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 02:20 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام عزیز
این دیگه چه اپیه؟
چرا اینجوری اخه؟
مگه چی شده؟
نگران!

سلام محمد جان
خیلی دلم گرفته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد